کد مطلب:40048
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:15
با وجود عقل و خردمنداني كه در همه جوامع وجود دارند فلسفه فرستادن پيامبران چيست ؟
علماي كلام گويند خوبي و زشتي هر عمل ذاتي آن است نه جعلي باين معني كه چون دروغ و قتل و امثال آن زشت بود خداوند از آن نهي كرد نه آنكه چون نهي كردزشت شد . و نظير اين را در طاعت گويند , اما اين نيكي و زشتي را گاه باشد كه مردم بعقل خويش دريابند و گاه مخفي است كه عقول آنرا درنيابد چون بر مصالح هرچيز آگاه نيست . بـهـر حال خداوند عالم بعمل زشت راضي نيست لذا پيغمبران رافرستاد تا آن زشتي ها را كه عقل مـردم بـه آن نـمـي رسد تعليم آنها كنند و آنچه عقلشان بدان مي رسد تسجيل كنند و اهميت آنرا بـيـشـتـر سـازند و اراده خدا را بگويندو عذاب الهي را متذكر شوند , بهر حال لطف الهي مقتضي فـرسـتـادن پـيغمبران است واگر خداوند حجتي نفرستد يا بايد باعمال زشت راضي گردد و آن قبيح است , يا بدون فرستادن پيغمبر و بيان حجت بندگان را عذاب كند و آن ظلم است . بـعـبـارت ديگر اين عقايد و مرامها و دين هاي مختلف كه بشر بافكار و عقول خود يافته اند و بر سر آنهافتنه ها انگيخته همه بر حق نيست زيرا كه حق يكي است . و ماذا بعد الحق الاالضلال . و پس از حق جز گمراهي چيزي نخواهد بود . و خداوند عالم بباطل راضي نيست قطعا . پس بايد حجتي فرستد تا حق از باطل ممتاز شود وگرنه مردم را بر متابعت باطل عقاب نكند . اما مردم امروز معتقدند كه خداوند آنان را آزاد گذاشته است كه هر طور خواهندزندگي خود را تمشيت دهند و هر قانون كه خواهند وضع كنند و هر رسم كه بپسندنداجرا دارند . و مـا اين سخن را باطل دانيم زيرا كه در ميان اين قوانين و رسوم قوانين ظالمه و رسوم باطله نيز مـوجـود است و خداي تعالي محال است راضي بظلم وباطل گردد , و نيز محال است همه قانون گذاران معصوم از خطا باشند . و باز گوئيم چون ما در خلقت پروردگار نظر كرديم ديديم آنچه نياز فرد است درافراد قرار داده است مانند چشم و گوش و دست و پاي , و آنچه نياز جامعه است نيزبه آنها داده , چنانكه انسان و حـيوان را نر و ماده آفريده , هرگز اتفاق نيفتادهمه مرد شوند بي زن , يا همه زن شوند بي مرد , و نيز قريحه براي صنعت هاي مختلف آفريد رقيق القلب و قسي القلب , مرد شجاع آفريد براي دفاع , و مرد مدبر آفريدبراي سياست , و مخترع آفريد براي صنعت , البته پيغمبر مي آفريند براي ترويج حق وعـدالـت و تـعـليم ملكات فاضله و معصوم از خطا براي تميز حق از باطل و منزه ازافعال زشت و دناءت تا مردم او را دوست دارند و بدو بگروند و افعال نيك او راسرمشق خويش قرار دهند . اگر گوئي حكما اين كار مي كنند و رواج ملكات فاضله مي دهند . در جـواب گوئيم حكمااز خطا معصوم نيستند و آن فائده كه گفتيم از ايشان نيايد , بلي حكماي الهي ياري انبياء مي كنند و به پيغمبران نزديكترند از ديگران بلكه وجود آنها هم لطف خداونداست , و اگر فرض كنيم حكيمي است معصوم از خطا و دليلي بر عصمت خود دارد وندانستني هاي مردم را خداوند به او تعليم مي دهد او خود پيغمبر است نه حكيم .
اثبات نبوت
شعراني - ميرزا ابوالحسن
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.